اخیرا این شبهه ایجاد شده که در صورت تسلط امام رضا (ع) به طب و نگارش رساله ذهبیه توسط ایشان، چرا وقتی به آن حضرت سم دادند، خودشان را درمان نکردند ؟!
پاسخ دکتر رستگارپناه به جوابیه اساتید طب ایرانی اسلامی به فرمایشات آیتالله فاطمینیا اینچنین بوده:
1- سؤال اول سه دکتر عزیز چقدر حدیثشناس هستند؟
2- سؤال بعدی کلمه طب اسلامی را کدام یک از امامان بکار بردهاند؟
3- کتاب اصول کافی خودش اکثرا احادیث ضعیف دارد؛ این نظر آیتالله بروجردی و علامه شعرانی و بسیاری از علما بزرگ است.
3- ما شنیده بودیم پیامبر و امامان گفتهاند هر حدیثی دیدید با قرآن مطابقت دهید ولی نشنیده بودیم هر چه شنیدید قبول کنید مگر خیلی 0000
4- چرا زمانی که حضرت زهرا(س9 در سن جوانی بیمار شدند حضرت علی علیهالسلام هیچ طبابتی نفرمودند؟ اگر بلد بودند و نکردند که خوب این گناه بوده است؟ چرا برای بیماری خودشان طبیب یهودی صدا کردند؟
5- چرا به حضرت رضا علیهالسلام که سم دادند خودشان داروی ضد سم نخوردند؟
6- اسم یک شاگرد امامان را نام ببرید که پیش ایشان طب خوانده است و شروع به طبابت کرده است؟
7- چرا پیامبر فرمودند اطلبو العلم ولو بالصین؛ مگر خودشان عالم به همه علوم بشری مثل طب نبودهاند؟
8- اصولاً اعراب قبل از فتح ایران و ترجمه کتابهای یونانی چقدر معلومات طبی داشتند؟ تاریخ طب نشان میدهد مسلمانها بطور جدی علم را از کشورهای دیگر مثل ایران و یونان یاد گرفتهاند.
9- اگر طب اسلامی وجود داشته در کجای کتابهای طب سنتی معروف به آن اشاره شده است؟ آیا کتاب رازی یا قانون چیزی گفتهاند؟ اگر میدانستند و نگفتهاند، خیانت کردهاند؛ آیا رازی بر جالینوس تکیه میکند یا حدیث؟ اینها که خیلی نزدیکتر از نظر زمانی به تمدن اسلامی بودهاند و خیلی نکات دیگر.»
در ادامه سید سعید اسماعیلی، متخصص طب سنتی در پاسخ به اظهارات رستگارپناه چنین گفت:
1. در روزها و هفتههای اخیر شتابزدگی عجیبی در اظهارنظرهای مخالفان طب اسلامی دیده میشود مثلا آقای دکتر رستگارپناه که شبهات شاذّی را نسبت به جوابیه اینجانبان به اظهارات آیتالله فاطمینیا درباره طب اسلامی مطرح کرده، ظاهراً حتی امضای پایین نامه را هم درست نخواندهاند و گفتهاند: «من ابتدا فکر کردم این پاسخ را یک روحانی نوشته است ولی در پایان آن اسامی سه دکتر نوشته شده است» ایشان دقت نکرده که یک نفر از نویسندگان جوابیه حوزوی و پژوهشگر علوم اسلامی است.
2. پرسیدهاند که «سه دکتر عزیز چقدر حدیثشناس هستند؟» اولا اگر سؤالات طرح شده بلاوجه یا دارای ایراد هستند آنها را مشخص کنید در غیر این صورت، صرف طرح سؤال و اشکال منطقی لزوما نیاز به حدیثشناس بودن ندارد البته چنانکه گذشت، یکی از امضاءکنندگان نامه پژوهش گر علوم قرآن و حدیث است و دو پزشک امضاءکننده، سوابق و تالیفات مشخصی درباره طب اسلامی دارند که ظاهرا به دلیل همان شتابزدگی مغفول ایشان مانده است.
احتمالا به همین دلیل هم هست که شبهه جناب عبادیانی درباره رساله ذهبیه که توسط دکتر منتظر مفصلا پاسخ داده شده است را تکرار کردهاند، در ثانی اگر این سؤال دارای وجاهت باشد، به طریق اولی از ایشان که تعداد زیادی شبهه روایی و تاریخی و ... مطرح کرده است بایدهمین سؤال را پرسید.
3. پرسیده اند:«کلمه طب اسلامی را کدام یک از امامان به کار بردهاند؟» چه کسی ادعا کرده هر واژهای که به کار میبریم باید مسبوق به سابقه و با مجوز مصداقی ائمه علیهمالسلام باشد؟ حضرات معصومین علیهم السلام، عناوینی چون عرفان اسلامی، فلسفه اسلامی، اقتصاد اسلامی و دانشگاه اسلامی را هم به کار نبردهاند؛ آیا شما با همه این واژهها مشکل دارید؟ این واژهها محصول اجتهاد علمای دین است.
4. گفتهاند: « ما شنیده بودیم پیامبر و امامان گفتهاند هر حدیثی دیدید با قرآن مطابقت دهید ولی نشنیده بودیم هرچه شنیدید قبول کنید مگر خیلی ...» این روایت بر این نکته تاکید دارد که کلام معصومین علیهمالسلام را به بهانههای مختلف تکذیب نکنید ولی نفرمودهاند که همه را درست تلقی کنید؛ عرضه به قرآن یکی از مبانی سنجش روایات است و البته معیارهای دیگری نیز وجود دارد.
5. گفتهاند: «چرا زمانی که حضرت زهرا(س) در سن جوانی بیمار شدند حضرت علی علیهالسلام هیچ طبابتی نفرمودند؟ اگر بلد بودند ونکردند که خوب این گناه بوده است؟ چرا برای بیماری خودشان طبیب یهودی صدا کردند؟»
اولا از کجا میگویید درمان نکردهاند؟ ثانیا این لحن که «اگر بلد بودند و نکردند گناه بوده است» خطاب به کسی که باب شهر علم پیامبر صلوات الله علیه و آله است، از زبان یک مسلمان و شیعه، گزنده و دور از رعایت احترام برای وصی نبی مکرم اسلام علیهما السلام مینماید؛ احتمالا شما به عصمت معصومین علیهمالسّلام معتقدید!
در مورد ضربت خوردن علی علیهالسلام لازم است به این سؤال پاسخ بدهید در کدام متن تاریخی ذکر شده که امیرالمومنین علیه السلام فرموده برای من طبیب بیاورید؟ اگر حتی یک مورد سراغ دارید نشان بدهید
6. گفتهاند: «چرا وقتی به حضرت رضا علیهالسلام سم دادند خودشان داروی ضد سم نخوردند؟» ظاهراً فرض ایشان این است که هر که طب بلد بود نباید بمیرد و اگر هر نوع جراحتی برداشت یا به او سم دادند باید خود را درمان کند؛ آیا دانش طب به کلی مانع مرگ میشود؟ ابن سینا و رازی مردهاند و متخصصان و فوق تخصصهای رشتههای مختلف طب امروزی نیز دیر یا زود میمیرند.
7. گفتهاند:«اسم یک شاگرد از امامان را نام ببرید که پیش ایشان طب خوانده و شروع به طبابت کرده است؟»
اوّلا شاگردان ائمه روایات فراوانی در حوزه طب از ایشان نقل کردهاند؛ در برخی از زمینهها روایات متواتر است و مراجع معظم تقلید با استناد به آنها حکم فقهی صادر کردهاند؛ در ثانی بر فرض که امام معصوم به کسی طب درس نداده باشد آیا از این حرف میشود نتیجه گرفت که نیاز به آموزش طب نبوده است؟ و میشود نتیجه گرفت که روایات اهل بیت برای رسیدن به یک مکتب طبی ناکارآمد است؟
چرا چنین فکر نمیکنید که امامان تمام عمر سر اصل اسلام یا در حال جنگ و یا در زندان بودند و فرصت این کار را نیافتهاند اما سکوت هم نکرده و کدهای لازم را لابلای سخنان خود بیان کرده و اصول و مبانی که میشود زیربنای طب و درمان باشد را معرفی کردهاند؛ آیا همین نکته که علیرغم خفقان حاکم بر زندگی اهل بیت هزاران روایت طبی از آنان باقی مانده دال بر اهمیتی نبوده که آنها برای مقوله سلامت قائل بودهاند؟
8.گفتهاند: «چرا پیامبر فرمودند اطلبو العلم ولو بالصین؛ مگر خودشان عالم به همه علوم بشری مثل طب نبودهاند؟» هیچ یک از صحابه و تابعین از کلام پیامبر چنین چیزی که شما فهمیدید نفهمیده بودند لذا هیچ یک برای کسب علم به چین نرفتند؛ این روایت ناظر به تشویق به کسب دانش است و چین نماد سختی علمآموزی است؛ در آن زمان وقتی میخواستند بگویند کاری سخت است آن را به رفتن به چین تشبیه میکردند، پس مقصود روایت این میشود که با هر سختی که بود کسب علم کنید البته نمیدانیم چرا فقط بعضی روایات را نقل میکنید و انبوه روایات دیگر را که تامینکننده مقصود شما نیست نادیده میگیرید؟ مثلا روایت پیامبر که خود را شهر علم معرفی میکند و علی علیهالسلام را باب آن و یا روایت امام باقر که میفرمایند اگر به شرق و غرب عالم بروید علم صحیح پیدا نمیکنید مگر نزد ما اهل بیت؟
9. گفتهاند:« اصولاً اعراب قبل از فتح ایران و ترجمه کتابهای یونانی چقدر معلومات طبی داشتند؟ تاریخ طب نشان میدهد مسلمانها بطور جدی علم را از کشورهای دیگر مثل ایران و یونان یاد گرفتهاند.»
اگر منظور شما از اعراب، اعراب منهای پیامبر و ائمه باشد درست است و اگر اعراب با احتساب پیامبر و امام باشد کاملا غلط؛ امیرالمومنین علیه السّلام مکرر فرمود سلونی قبل ان تفقدونی (از من سوال کنید قبل از آن که مرا از دست بدهید) اما عرب جاهل تعداد موهای سر و ریشش را میپرسید؛ در تاریخ مناظره های مختلفی بین ائمه و عالمان دوران از جمله طبیبان ایران و یونان و هند نقل شده که همگی نشان دهنده برتری علمی امامان بوده که مطالعه آن را به شما توصیه میکنیم.
10. گفتهاند: «اگر طب اسلامی وجود داشته در کجای کتابهای طب سنتی معروف به آن اشاره شده است؟ آیا کتاب رازی یا قانون چیزی گفته اند؟ اگر میدانستند و نگفته اند خیانت کردهاند؛ آیا رازی بر جالینوس تکیه میکند یا حدیث؟ اینها که خیلی نزدیکتر از نظر زمانی به تمدن اسلامی بودهاند.» اولا بر فرض که در کلام حکما هیچ اشارهای به طب اسلامی نشده باشد (که چنین نیست) آیا این دلیل بر این است که الان هم نباید به دنبال آن باشیم؟
اشکال شما در تمام مطالبتان این است که جلوی یک سؤال تاریخی که دهها پاسخ میتواند داشته باشد همان پاسخی را که در ذهن تان هست و دوست دارید قرار میدهید؛ آیا این منطقی و عقلانی است؟ اگر تصور میکنید حکما به طب اسلامی اشاره نکردهاند لطفا تاریخ علم را بخوانید تا به جواب برسید.